آیکون لودر صفحه
دکمه روشن و خاموش کردن
تصویر مقاله

نامه‌ای از دل، برای گوهرهای زندگی‌ام

  • date-icon 1403/12/30
دل‌نوشته‌ای سرشار از عشق و قدردانی، تقدیم به پدر و مادری که زندگی‌ام را با مهر و فداکاری‌شان معنا بخشیدند.

بسم الله الرحمن الرحیم

📝 نامه‌ای از اعماق قلب، به حضرت پدر و بانو مادر

سلام...

آه، کلمات! چقدر حقیر و ناتوانند در برابر شما، در برابر دریای بی‌کران مهربانی‌تان! هر سال، با دستانی لرزان و قلبی سرشار از عشق، به رسم ادب و سپاس، این کلمات را تقدیم می‌کنم؛ به شما، اسوه‌های بی‌بدیل زندگی‌ام، استادان بی‌چون و چرای هستی‌ام. قلمم، هرگز یارای وصف ذره‌ای از عظمت و بزرگواری‌تان را نداشته و نخواهد داشت. اما قلب من، گنجینه‌ای است که تمام این عظمت را در خود جای داده. پدر و مادر عزیزم، با تمام وجود فریاد می‌زنم: خوشحالم! خوشحالم که وجودم با عشق شما عجین شده، که استخوان‌هایم بوی مهربانی‌تان را می‌دهد. این روزها، بارها و بارها، در خلوت خود، چهره‌ی نورانی‌تان را مجسم کردم. هر بار، غرق در دریای تحسین شدم؛ تحسینی از جنس عشق، از جنس قدردانی. اما می‌دانم، این تحسین‌ها، لایق شما نیست. تحسین واقعی، در قلب من، با نام شما گره خورده است. تمام موفقیت‌هایم، تمام لحظات روشن زندگی‌ام، تنها و تنها به برکت وجود شما معنا پیدا می‌کند. هر جا پا گذاشته‌ام، صدای مهربان مردم در گوشم طنین‌انداز شده: «خوش به حال پدر و مادرت!» و من، با افتخار، با بغضی شیرین در گلو، گفته‌ام: «ممنونم! آری، خوش به سعادت من که چنین پدر و مادری دارم». گاهی، مرا الگوی دیگران می‌دانند. اما من، با تمام وجود فریاد می‌زنم: پدر و مادر من، الگو... الگو... الگو... ی تمام پدران و مادران دنیا هستند. زیرا من، جسارت زندگی را، ایستادگی در برابر طوفان‌ها را، از شما آموختم؛ زمانی که همه در مقابل هم، سپر گرفته بودند، من با تمام وجود، با تمام ادب، اما با قلبی استوار، از شما دفاع کردم. با ساده‌ترین کلمات، با افتخار می‌گویم: «ارث پدر و مادر، تعلیم و تربیت و اخلاق است، نه مال و میراثی فانی».

هیچ‌گاه، تلاشی برای زیباتر شدن ظاهرم، برای تغییر دادن خود نکردم. زیرا در وجودم، کارهای ناتمام بسیاری دارم، کارهایی که باید با عشق و نام شما به سرانجام برسانم. با نام شما، با عشق شما، هیچ‌کس را رقیب خود نمی‌دانم. آغوش گرم و پرمهرتان، پناهگاه امن من بوده است، از ازل تا ابد. و من، هیچ‌گاه به دنبال پناهی دیگر نبوده‌ام. شما، رفیقِ راهم بوده‌اید، همدمِ شب‌های تنهایی‌ام، استادِ دانایی‌ام، مشفقِ مهربانی‌ام، پشتوانه‌ی استوارم، و غمخوارِ بی‌ادعایم. من، عشق را از شما آموختم، مهرورزی را، از خودگذشتگی را، خیرخواهی را، ادب و اصالت را، تمام زیبایی‌های این جهان را.

(باشد که نامتان تا ابد زنده و جاویدان بماند)

فرزند کوچک شما، سعید

برچسب‌ها: نامه_به_پدر_و_مادر , دلنوشته_احساسی , سپاسگزاری