کشاورز پدر زمین و نان ماست، نه گدای دولت
-
1404/02/19
کشاورز... لب تشنه، در بیعدالتی غرق! چو ناکسان در ده کدخدایی کنند، کشاورز باید گدایی کند؟
چه طنز تلخیست که ستون امنیت غذایی کشور، امروز محتاج نان شب است. کشاورز، همان بیادعای فروتنیست که بذر برکت در زمین میپاشد و سهمش، خاک سرد وعدههای پوچ است. حذف کشاورز از معادلات توسعه، کفران نعمت است؛ خداوند او را شریک رزق بندگان دانسته، نه سربار دولتها.
امروز کشاورزان با طوفانی از رنجها دست و پنجه نرم میکنند:
1. درآمد ناپایدار، قیمت تضمینی خندهدار، سود برای دلال و واسطه؛ نه برای بذرکار این سفره.
2. اقلیم ناپایدار، سیل ناگهانی، خشکسالی، کشاورزی را به قمار زندگی تبدیل کرده است.
3. نبود تکنولوژی، ماشینآلات فرسوده، کود و بذر گران، وامهای بیاثر، و دولتی که فقط تماشا میکند.
4. نادیدهگرفتن کشاورز در سیاستگذاریها؛ در حالیکه بدون او، توسعه فقط یک واژه است.
کشاورز، نه زبان سیاست دارد، نه فرصت لابیگری. اما در ریشههای اقتصاد، امنیت و فرهنگ کشور تنیده است. حمایت از کشاورز، لطف نیست؛ وظیفه است. دولت اگر ذرهای صداقت دارد، باید کنار کمپینهای دفاع از حقوق کشاورزان بایستد؛ نه در پشت تریبونها، بلکه پای قراردادها و بودجهها.
کشاورز فقط نان نمیدهد، جان میدهد. او حافظ میراث خاک است و ضامن سلامت جمعیت. باید دانست آیندهای پایدار، بدون کشاورزی ممکن نیست. امروز وقت ایستادن است؛ نه فقط برای کشاورز، که برای نانی که هنوز بوی زمین میدهد.
ما چگونه ما شدهایم؟ جز با دستهای پینهبستهی او؟
سعید شعبانی رئیس خانه کشاورز