آب بر لبه پرتگاه، مرثیهای برای آب، فریادی برای زمین
-
1404/03/18
سعید شعبانی، رئیس خانه کشاورز مازندران و دبیر همایش آب، خاک و تغییر اقلیم استان مازندران
سعید شعبانی، رئیس خانه کشاورز مازندران و دبیر همایش آب، خاک و تغییر اقلیم استان مازندران
با دست خود، زمین را خفه کردیم.
با دست خود ایران را آبکش کرده ایم. آب را به تاراج توسعه بیضابطه دادیم؛ خاک را زیر چرخ لودرهای سوداگری دفن کردیم؛ روستا را تنها گذاشتیم و شهر را با آسمانخراشهای بیجان، فربه ساختیم. نتیجه؟ بحرانِ پشت بحران.
ما شدیم آنچه امروز هستیم: جامعهای تشنه، طبیعتی زخمی، و آیندهای نامعلوم.
فراموش نکنیم: کوچ از روستا به شهر، از بیآبی نبود. جاده کشیدیم، برق آوردیم، ولی جان زمین را رها کردیم. کشاورز را تنها گذاشتیم و خاک را به سوداگران سپردیم.
در این میان، شوراهای شهر و روستا کجا بودند؟
قرار بود صدای زمین باشند، مدافع کشاورز، نگهبان اراضی. اما بسیاری از آنان، یا سکوت کردند، یا شراکت. شراکت در طرحهایی که نفس منابع طبیعی را برید. شراکت در تغییر کاربریهای مشکوک، در تاراج زمینهای حاصلخیز، در ویلاباغهایی که آب را میمکند و هیچ نمیکارند.
امروز شهرها آلودهاند، روستاها فرسودهاند، و کشاورزی در سراشیبی سقوط. هر خانه خالی، هر برج متروک، هر باغ ویلا، زخم تازهای بر تن آب و خاک ماست. این توسعه، توسعه نبود؛ هجوم بود.
ما فراموش کردیم که اقتصاد واقعی، از خاک میروید. از دستهای پینهبسته کشاورز. نه از خرید و فروش زمین. نه از آپارتمانهای متری چند صد میلیون.
اگر شوراها نتوانند سد فساد باشند، اگر حامی زمین نباشند، به چه کار آیند؟ اگر با سوداگران بنشینند و با مردم نایستند، شورا نیستند؛ شریکاند.
راه نجات، بازگشت به عقلانیت است. بازگشت به توسعه پایدار. بازگشت به شوراهایی که شجاعانه بایستند، نه منفعلانه امضا کنند. بازگشت به نظارت، به مشارکت مردمی، به حرمت روستا.
“ما چگونه ما شدهایم “