زخم فرونشست زمین؛ تیغ جراحی بر پیکر اقتصاد ایران
-
1404/07/16
سوءمدیریت منابع و بحران زیستمحیطی در سایه ضعف ساختاری
مقدمه: وقتی زمین زیر پای اقتصاد خالی میشود
اقتصاد ایران سالهاست در گرداب فراز و فرودهای پیدرپی گرفتار شده است. تحریمهای خارجی، ناکارآمدیهای داخلی و تصمیمات نادرست مدیریتی، هر یک بهنوعی بر پیکرهی نحیف اقتصاد ایران ضربه زدهاند. اما در میان این مشکلات، عاملی کمتر مورد توجه قرار گرفته که میتواند تأثیری عمیقتر از بسیاری از بحرانهای اقتصادی داشته باشد: فرونشست زمین.
پدیدهای که نهتنها یک معضل زیستمحیطی است، بلکه تهدیدی خاموش برای امنیت اقتصادی، کشاورزی، زیرساختهای شهری و حتی پایداری جمعیتی ایران به شمار میآید.
فرونشست زمین چیست و چرا باید نگران باشیم؟
فرونشست زمین به معنای نشست تدریجی سطح زمین به دلیل برداشت بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی و تغییرات در ساختار خاک است. این پدیده زمانی رخ میدهد که سفرههای آب زیرزمینی خالی شده و خاک توانایی حفظ ساختار خود را از دست میدهد.
در نگاه اول شاید تصور شود این موضوع صرفاً یک چالش محیطزیستی است، اما در واقع، فرونشست زمین نوعی زلزله خاموش اقتصادی است که آثار مخرب آن در زیرساختها، کشاورزی و حتی امنیت غذایی کشور نمود پیدا میکند.
آمار تکاندهنده فرونشست زمین در ایران
بر اساس گزارشهای رسمی، میانگین نرخ فرونشست زمین در جهان سالانه حدود ۵ سانتیمتر است. این رقم برای ایران، بهویژه در کلانشهر تهران، بسیار نگرانکنندهتر است.
در سال گذشته، میزان فرونشست در تهران ۲۰ سانتیمتر گزارش شد و اکنون با افزایش ۱.۵ برابری به ۳۱ سانتیمتر در سال رسیده است.
اما تهران تنها قربانی این پدیده نیست؛ در استانهای کرمان و البرز، میزان فرونشست به ترتیب ۴۰ و ۳۵ سانتیمتر در سال برآورد شده است. این آمار بهروشنی نشان میدهد که بخش قابل توجهی از مناطق پرجمعیت و صنعتی کشور در خطر جدی قرار دارند.
چهار استان تهران، اصفهان، البرز و کرمان — که حدود ۴۰ درصد از جمعیت ایران را در خود جای دادهاند — امروز در کانون بحران فرونشست زمین قرار گرفتهاند.
ریشههای بحران؛ از کمآبی تا سوءمدیریت منابع
تقریباً تمامی کارشناسان بر این باورند که کاهش سطح آبهای زیرزمینی مهمترین عامل در بروز فرونشست زمین در ایران است.
سالها برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی برای کشاورزی، حفر چاههای غیرمجاز، توسعه نامتوازن شهرها و نبود نظارت بر مصرف آب، باعث شده تا خاک در بسیاری از مناطق کشور به مرحلهی بحرانی برسد.
اما ماجرا فقط به کمبود بارندگی ختم نمیشود؛ سوءمدیریت منابع آب و فقدان سیاستگذاری اصولی در حوزهی کشاورزی و محیطزیست، این بحران را تشدید کرده است. در واقع، پدیدهی فرونشست زمین، نتیجهی مستقیم ترکیب خشکسالی طبیعی با خطاهای انسانی است.
فرونشست زمین و اقتصاد ایران؛ زخم پنهان زیر پوست شهر
فرونشست زمین تنها یک مسئلهی زمینشناسی نیست؛ بلکه زخمی اقتصادی بر پیکرهی کشور است. این پدیده حداقل در چهار حوزهی کلیدی بر اقتصاد ایران تأثیر مستقیم دارد:
۱. آسیب به زیرساختها و هزینههای سنگین عمرانی
نشست زمین باعث ایجاد ترکها، شکافها و تخریب در ساختمانها، جادهها، پلها و خطوط انتقال انرژی میشود.
در تهران، گزارشها حاکی از آن است که در برخی مناطق، عمق فرونشست به دو متر نیز رسیده است.
این اتفاق علاوه بر تهدید جان شهروندان، هزینههای میلیاردی برای تعمیر و بازسازی زیرساختهای شهری بهدنبال دارد. در شرایطی که بودجه عمرانی کشور هماکنون با کسری روبهرو است، این هزینهها میتواند فشار مضاعفی بر اقتصاد ملی وارد کند.
۲. تهدید کشاورزی و امنیت غذایی
فرونشست زمین مستقیماً بر بخش کشاورزی ایران اثر میگذارد. نشست خاک باعث کاهش حاصلخیزی زمینهای کشاورزی، تغییر در بافت خاک و در نتیجه، کاهش تولید محصولات میشود.
طبق گزارش وزارت جهاد کشاورزی، در مناطق درگیر فرونشست، تولید محصولات کشاورزی تا ۳۰ درصد کاهش یافته است.
در دشت مرودشت فارس، این رقم حتی به ۴۰ درصد کاهش تولید رسیده و بسیاری از چاههای آبیاری خشک شدهاند. این موضوع در کنار بحران کمآبی، تهدیدی جدی برای امنیت غذایی و معیشت کشاورزان محسوب میشود.
۳. کاهش سرمایهگذاری و ارزش داراییها
با گسترش فرونشست زمین در مناطق شهری، ارزش زمین و املاک کاهش مییابد. سرمایهگذاران از پروژههای بلندمدت عمرانی در مناطق پرخطر فاصله میگیرند و این امر موجب رکود در بازار مسکن و کاهش اشتغال میشود.
۴. افزایش مهاجرت و بحران جمعیتی
وقتی زمین دیگر قابل کشت یا زندگی نباشد، مهاجرت اجباری از روستاها به شهرها رخ میدهد. این مهاجرتهای محیطزیستی، فشار زیادی بر منابع شهری وارد کرده و در بلندمدت موجب گسترش حاشیهنشینی و بیکاری میشود.
مدیریت نادرست؛ تیغ جراحی بر پیکر اقتصاد
یکی از دلایل اصلی تشدید بحران فرونشست، سوءمدیریت در تخصیص منابع آب و ضعف در برنامهریزی توسعه پایدار است.
به جای سیاستهای علمی و بلندمدت، در بسیاری از مناطق کشور تصمیمها مقطعی و کوتاهنگرانه بوده است.
به عنوان مثال، توسعه کشاورزی پرمصرف در مناطق خشک، بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیک زمین، منجر به برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی شده است.
در واقع، فرونشست زمین نتیجه مستقیم سالها تصمیمگیری بدون نگاه علمی و آیندهنگرانه است.
راهکارها و مسیر پیش رو
برای مهار پدیدهی فرونشست زمین، باید نگاه ملی، علمی و فرابخشی در مدیریت منابع کشور حاکم شود. برخی راهکارهای کلیدی عبارتند از:
بازنگری در سیاستهای مدیریت منابع آب و کنترل برداشت از چاهها؛
توسعه سیستمهای آبیاری نوین و کممصرف در کشاورزی؛
اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی؛
پایش دقیق و استفاده از فناوریهای سنجش از دور برای رصد نرخ فرونشست؛
آموزش و فرهنگسازی عمومی درباره اهمیت مصرف بهینه آب.
جمعبندی
فرونشست زمین تنها یک پدیده طبیعی نیست، بلکه هشداری جدی درباره آیندهی اقتصاد و زندگی در ایران است.
اگر مدیریت منابع طبیعی کشور بر پایه اصول علمی، دادهمحور و با مشارکت مردم اصلاح نشود، این بحران خاموش میتواند در آیندهای نهچندان دور، به فاجعهای اقتصادی و انسانی تبدیل شود.
ایران برای مقابله با این تهدید، بیش از هر زمان دیگری نیازمند سیاستهای درست، شفاف و مبتنی بر دانش مدیریت پایدار است؛ چرا که هیچ اقتصادی بر زمینی فرورفته نمیتواند استوار بماند.