آسیاب به نوبت؛ نگاهی به نقش صنایع تولیدی در اقتصاد ایران
-
1404/07/21
درک جایگاه صنایع تولیدی در اقتصاد ایران، یکی از مهمترین مباحثی است که در سالهای اخیر بارها مورد توجه کارشناسان اقتصادی قرار گرفته است. تولید، قلب تپندهی هر اقتصادی است و چرخهای توسعهی ملی، بدون حرکت این بخش، عملاً از کار میافتد. در این میان، سخنان سعید شعبانی، کارشناس حوزهی صنعت، که با کنایه گفته بود «آسیاب به نوبت»، بازتابی از واقعیتی تلخ است؛ واقعیتی که نشان میدهد توجه به تولید در کشور، هنوز نوبتی است و نظام اقتصادی ایران هنوز نتوانسته به درک یکپارچهای از اهمیت صنایع تولیدی دست یابد.
صنایع تولیدی؛ موتور محرک اقتصاد
صنایع تولیدی، از گذشته تا امروز، موتور محرک رشد اقتصادی و اشتغالزایی بودهاند. این بخش نه تنها ارزش افزودهی بالایی برای کشور ایجاد میکند، بلکه به شکل مستقیم بر سطح رفاه عمومی، درآمدهای دولت و تراز تجاری نیز اثرگذار است. شعبانی در گفتوگویی اشاره کرده بود که:
«صنایع تولیدی، ستون فقرات اقتصاد هستند؛ اگر این ستون فروبپاشد، هیچ سیاست اقتصادی نمیتواند کشور را نجات دهد.»
در ایران، سالهاست که بخش تولید در سایهی چالشهای گوناگون قرار گرفته است؛ از کمبود سرمایهی در گردش گرفته تا نوسانات ارزی و تحریمهای اقتصادی. اما در میان تمام این مشکلات، هنوز کارخانهها و تولیدکنندگانی وجود دارند که چراغ تولید را روشن نگه داشتهاند.
محدود شدن صنعت به خودروسازی
یکی از نقدهای اصلی شعبانی، تمرکز بیش از اندازهی سیاستگذاران بر صنعت خودروسازی است. وی میگوید:
«صنایع در کشور ما به خودروسازی خلاصه شده و مدیران بیشتر از تولید، به فکر صندلیهای خود هستند.»
این جمله، نهتنها انتقادی به وضعیت فعلی مدیریت صنعتی کشور است، بلکه بیانگر غفلت از سایر بخشهای مهم تولیدی است. در حالی که صنایع مادر مانند فولاد، پتروشیمی، تجهیزات آموزشی، نساجی و صنایع غذایی، میتوانند نقش تعیینکنندهای در رشد پایدار اقتصادی داشته باشند، اما معمولاً در سایهی توجه رسانهای و حمایتی خودروسازان قرار میگیرند.
کارخانههایی که دیده نمیشوند
شاید بسیاری ندانند که در گوشه و کنار کشور، کارخانههای تولید تجهیزات مدارس، سالانه هزاران میز و صندلی برای مراکز آموزشی تولید میکنند. شعبانی این صنایع را «کارخانههای انسانسازی» مینامد؛ زیرا هر میز و صندلی، بستری برای پرورش علم و تربیت نسل آینده است. با این حال، این صنایع، مانند بسیاری از تولیدکنندگان کوچک و متوسط، سالهاست که با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند.
چالشهای صنایع تولیدی در ایران
صنایع تولیدی کشور، برای ادامهی حیات خود، با مجموعهای از چالشها مواجهاند که بخشی از آنها ساختاری و بخشی ناشی از سیاستهای کلان اقتصادی است. از جمله مهمترین این چالشها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دسترسی دشوار به مواد اولیه داخلی و وارداتی
تحریمهای اقتصادی، افزایش نرخ ارز، و نبود شفافیت در زنجیرهی تأمین، هزینهی تولید را بهشدت افزایش داده است.
فرسودگی ماشینآلات و فناوریهای قدیمی
بسیاری از خطوط تولید کشور، با ماشینآلاتی فعالیت میکنند که عمر مفیدشان به پایان رسیده است. این مسئله باعث کاهش بهرهوری، افزایش ضایعات و بالا رفتن قیمت تمامشدهی کالا میشود.
مشکلات تأمین مالی و سرمایه در گردش
واحدهای تولیدی برای نوسازی تجهیزات یا گسترش فعالیتهای خود، به تسهیلات بانکی نیاز دارند، اما دریافت وامهای کمبهره و قابلدسترسی، یکی از سختترین مراحل کار تولیدکنندگان است.
رقابت نابرابر با کالاهای خارجی
واردات بیرویهی کالاهای مشابه، بازار داخلی را از تولیدکنندهی ایرانی گرفته است. در شرایطی که هزینهی تولید در ایران بالاست، کالای خارجی ارزانتر به دست مصرفکننده میرسد و تولیدکنندهی داخلی متضرر میشود.
بیثباتی سیاستهای اقتصادی
نوسان در تصمیمگیریهای کلان، تغییر مکرر بخشنامهها و نبود پیشبینیپذیری در بازار، انگیزهی سرمایهگذاری در بخش تولید را کاهش داده است.
تولید ملی و نقش آن در توسعه پایدار
تولید، زیربنای اقتصاد مقاومتی است. وقتی تولید داخلی رونق بگیرد، اشتغال افزایش مییابد، صادرات رشد میکند، وابستگی به واردات کاهش مییابد و در نهایت، اقتصاد کشور در برابر بحرانها مقاومتر میشود. تولید، نه فقط یک فعالیت اقتصادی، بلکه پایهی استقلال ملی و عزت اقتصادی است.
در دنیای امروز، کشورهایی که در مسیر توسعه صنعتی حرکت کردهاند، توانستهاند در حوزههای دیگر نیز موفقیتهای چشمگیری به دست آورند؛ از آموزش و پژوهش گرفته تا فناوریهای نوین. ایران نیز با داشتن نیروی انسانی متخصص و منابع طبیعی گسترده، ظرفیت تبدیل شدن به یکی از قطبهای صنعتی منطقه را دارد، اما برای تحقق این هدف، نیاز به اصلاح جدی در سیاستگذاریها احساس میشود.
راهکارهایی برای بهبود وضعیت صنایع تولیدی در ایران
برای آنکه صنایع تولیدی در ایران بتوانند نقش واقعی خود را در رشد اقتصاد ملی ایفا کنند، لازم است اقدامات مؤثری در چند حوزه انجام گیرد:
حمایت همهجانبه از تولیدکنندگان داخلی
دولت باید با سیاستهای مالیاتی هوشمندانه، تسهیلات ارزان و مشوقهای صادراتی، تولید را از نظر اقتصادی توجیهپذیر کند.
سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه (R&D)
بدون نوآوری، تولید در جهان امروز معنایی ندارد. باید بخشی از بودجهی صنعتی کشور به نوسازی فناوری و ارتقای دانش فنی اختصاص یابد.
ایجاد ثبات در سیاستهای اقتصادی و ارزی
تولیدکننده باید بتواند آیندهی خود را پیشبینی کند؛ ثبات، شرط اول برنامهریزی اقتصادی است.
مبارزه با واردات بیرویه و قاچاق کالا
حمایت از تولید داخلی بدون کنترل واردات بیرویه، نتیجهای نخواهد داشت. مرزهای اقتصادی کشور باید هوشمندانه مدیریت شوند.
توسعهی آموزشهای مهارتی و نیروی انسانی متخصص
توسعهی صنعتی بدون انسان متخصص ممکن نیست. باید پیوند میان دانشگاه، صنعت و بازار کار تقویت شود.
سخن پایانی؛ ما چگونه ما شدهایم؟
در پایان، باید به پرسش بنیادی شعبانی بازگردیم: «ما چگونه ما شدهایم؟»
پاسخ در همین چرخهی ناقص تولید نهفته است. اگر سالهاست صنایع ما در مسیر نوسازی، حمایت و رشد قرار نگرفتهاند، به دلیل آن است که تولید به اولویت واقعی تبدیل نشده است.
زمان آن رسیده که آسیاب به نوبت نچرخد، بلکه به حرکت دائمی تولید، اشتغال و توسعه تبدیل شود. ایران برای رسیدن به جایگاه واقعی خود در اقتصاد جهانی، راهی جز احیای صنایع تولیدی، نوسازی فناوری، و تقویت روحیهی کارآفرینی ندارد.