دانشگاه آزاد و پرسش بزرگ درباره آموزش دانشجویان در ایران
-
1404/09/17
در سال ۱۳۹۵، فرصتی پیش آمد تا در نشستی با حضور جناب دکتر علی اکبر جاسبی و جمعی از استادان دانشگاه، در اتاق بازرگانی کشور، پرسشی مهم را مطرح کنم. این جلسه فرصتی بود برای بررسی اهداف و مسیر دانشگاه آزاد، و من از ایشان و معاونانشان، آقای افراسیابی و دکتر توکلی، پرسیدم: «هدف شما از تأسیس دانشگاه آزاد چه بوده است؟ آیا مسیر مشخصی برای آینده آن ترسیم کردهاید؟»
پاسخ این سؤال، با وجود اهمیت بالای آن برای جامعه علمی و آموزشی ایران، در آن زمان روشن و شفاف ارائه نشد. جمعبندی جلسه نشان داد که حتی مدیران ارشد این دانشگاه، تصویر روشنی از هدف نهایی و مسیر توسعه دانشگاه آزاد نداشتند یا حداقل آن را به صورت عمومی بیان نکردند. این نکته، بار دیگر اهمیت شفافیت مدیریتی در حوزه آموزش عالی را نمایان میسازد.
اما امروز، در روز دانشجو، پرسشی بنیادین از دل جامعه علمی و دانشجویی ایران مطرح میشود: آیا دانشگاه آزاد و نظام آموزش عالی کشور توانستهاند دانشجویان را باسوادتر کنند یا بالعکس، روندی به سوی کاهش کیفیت آموزش و افزایش بیسوادی دانشجویان طی شده است؟
این پرسش، اهمیت ویژهای دارد زیرا دانشگاهها، به ویژه دانشگاه آزاد، با هدف ارتقای سطح علمی و فکری دانشجویان تأسیس شدهاند. اگر دانشگاهها نتوانند سطح سواد و مهارتهای دانشجویان را افزایش دهند، هدف اولیه آموزش عالی زیر سؤال خواهد رفت. از سوی دیگر، میزان سرمایهگذاری مالی، زمانی و انسانی که در آموزش عالی انجام میشود، مستقیماً با کیفیت خروجی آموزشی مرتبط است و هرگونه ناکارآمدی مدیریتی میتواند هزینههای اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی بر جامعه تحمیل کند.
نکته مهم دیگر، نقش مدیریت آموزشی و سیاستگذاری در دانشگاهها است. تجربه نشست سال ۱۳۹۵ نشان داد که مدیران حتی دانشگاههای بزرگ، گاهی تصویری روشن از اهداف کلان خود و برنامههای عملیاتی ندارند. نبود برنامهریزی شفاف و استراتژی مشخص، موجب سردرگمی دانشجویان و کاهش کیفیت آموزش میشود. در واقع، پاسخ به سؤال «دانشجو قرار بود باسوادتر شود یا بدسوادتر؟» تا حد زیادی به کیفیت مدیریت آموزشی و شفافیت سیاستگذاریها وابسته است.
برای رفع این چالش، لازم است دانشگاه آزاد و سایر مراکز آموزش عالی، شفافیت و پاسخگویی را در اولویت قرار دهند. انتشار گزارشهای عملکرد آموزشی، ارزیابی کیفیت آموزشی و بررسی میزان تطابق اهداف آموزشی با نیازهای جامعه، میتواند به بازگشت اعتماد عمومی به دانشگاهها کمک کند. دانشجویان و خانوادههای آنان حق دارند بدانند که آموزش عالی، صرفاً یک مدرک تحصیلی نیست، بلکه ابزاری برای افزایش سواد، مهارت و توانمندیهای علمی و اجتماعی آنها است.
در پایان، پرسش روز دانشجو در ایران، به هیچ وجه یک سؤال ساده یا شعاری نیست؛ بلکه یک زنگ هشدار برای سیاستگذاران، مدیران آموزشی و جامعه دانشگاهی است. دانشگاه آزاد و دیگر دانشگاهها باید به این پرسش پاسخ دهند و مسیر آینده خود را نه تنها پشت میزهای مدیریتی، بلکه در میان مردم و جامعه علمی ایران ترسیم کنند. تنها در این صورت است که آموزش عالی میتواند به هدف اصلی خود، یعنی تربیت دانشجویان باسواد، توانمند و مسئولیتپذیر، دست یابد.